پیمان معادی كار خود را به عنوان فیلمنامه نویس با نگارش فیلمنامه 'آواز قو' آغاز كرده است و نوشتن فیلمنامه های 'عطش'،'كما'،'كافه ستاره' و 'شام عروسی' را در كارنامه كاری خود دارد.اما بازی در دو فیلم مطرح 'درباره الی' و 'جدایی نادر از سیمین' وی را به عنوان یك بازیگر توانا به دنیای سینما معرفی كرد.

اما معادی در جشنواره سی ام فجر علاوه بر فیلمنامه نویسی در مقام یك كارگردان نیز ظاهر شده است.

اگر چه فیلم برف روی كاج ها نخستین تجربه این فیلمنامه نویس و بازیگر جوان است ،اما به دلیل پختگی كار مخاطب تا پایان فیلم احساس می كند كه اثر یك كارگردان با تجربه را تماشا می كند.

این فیلم قصه 'رویا' با بازی مهناز افشارمعلم نوازنده پیانوست كه با شنیدن یك خبر ناگوار هارمونی زندگی آرام اش به هم می خورد. از اینجا به بعد بیننده با رویا در غم ها و دلتنگی هایش و در تلاش هایش برای هضم موضوع خیانت همسر همراه می شود. رویا تلاش می كند مساله را در درون خود حل كند و با پذیرش شاگرد بیشتر برای تعلیم پیانو،زندگی اش را بگذراند و در عین حال خانواده و حتی همسایه خود را از علت غیبت طولانی شوهرش با خبر نكند.

فضای فیلم در روزهای سرد زمستان می گذرد و بارش برف و باران،سردی و دلگیری روزهای رویا را به خوبی به نمایش می گذارد.از میانه فیلم روند روایت قصه كمی كند می شود و این خاصیت فضای فیلم است. تصاویر سیاه و سفید قصه هم در انتقال حس فیلم به مخاطب كمك می كند.

زندگی چنان در لحظه لحظه فیلم جریان دارد كه مخاطب خود را در آن فضا درك می كند.توجه كنید به صحنه گفت و گو های رویا و دوستش مریم و حضور مرد تعمیركار شوفاژ و یا خرید خانه توسط سرایدار ساختمان.

با آشنایی با برادر همسایه اش با بازی زیبای صابر ابر قصه وارد فاز دیگری می شود و مخاطب به خوبی رفته رفته تغییر رفتار را در درون شخصیت زن قصه درك می كند.ارتباط های متقابل این دو كه با كمی شرم و حیا همراه است، بسیار دلنشین از آب در آمده است.یكی از این بخش ها سكانس حضور آنها در جلسه اعضای محله برای تامین امنیت كوچه و خنده های بی دلیل آنهاست كه بسیار طبیعی شده است.

بازگشت همسر رویا و درخواست وی برای بخشش وی، درست در شبی كه وی قصد دارد با 'نریمان' به یك كنسرت موسیقی برود وی را دوباره دچار تشویش می كند.فیلم قصدی برای نمایش تصمیم رویا ندارد،اما سكانس پایانی، اعتراف شخصیت اصلی فیلم را نزد همسرش نشان می دهد كه به وی از احساس متفاوتش سخن می گوید.

در واقع رویا با گفتن 'فقط خواستم بدانی' بخشی از تصمیم گیری را نیز برعهده علی می گذارد.

صحنه پایانی فیلم، حیاط زیبای خانه رویا را نشان می دهد كه برف بر روی كاج های آن نشسته است و سنگینی می كند .فیلم شاید به نوعی به مخاطب القا می كند كه پیش از شكستن و خم شدن شاخه های درخت،بهتر است كه برف ها را از روی درختان بتكانی.

مهناز افشار بعد از مدت ها بازی یكنواخت در این اثر نقش قابل قبولی از خود ارایه داده است. صابر ابر نیز درخشان و باورپذیر در قصه روایی معادی ظاهر شده است.در كل به نظر می رسد انتخاب تمام بازیگران به جاست.

یكی از نقاط مثبت فیلم برف روی كاج ها ،به تصویركشیدن چهره ای خاكستری از همه شخصیت های فیلم است،به طوری كه مخاطب به رغم ناراحتی از خیانت علی شوهر رویا با بازی 'حسین پاكدل' نسبت به وی احساس بدی ندارد،شاید سیاه و سفید بودن صحنه های فیلم نیز اشاره ای به این امر باشد.از سوی دیگر كارگردان قصد قضاوت درباره هیچ كدام از طرفین را ندارد و تنها روایتگر رویداد رخ داده است.

موسیقی سنجیده 'كارن همایونفر' یكی از مهترین نقاط مثبت فیلم است كه در اثرگذاری حس و حال فیلم نقش بسزایی داشته است.

با مشاهده فیلم 'برف روی كاج ها' بار دیگر به این موضوع می رسیم كه وجود سوژه تكراری مثل خیانت كه بارها به آن پرداخته شده است،دلیل بر عدم زیبایی یك اثر نیست،چرا كه ساخت و پرداخت مناسب یك فیلم می تواند به رغم همه تكرارها در سوژه و بازی،آن اثر را به یك فیلم ماندگار و دلنشین تبدیل كند.

فراهنگ***9173**م.ج